برسامبرسام، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

برسام،ميوه عشق مامان و بابا

7ماهگي

عسل مامان تو داري تند تند بزرگ ميشي و من با ديدن رشد و تكامل تو غرق خوشبختي ميشم.واسه 7 ماهگي كه رفتيم پيش دكترت قرار شد كه ماست،كته با آب گوشت،سيب و موز،زرده تخم مرغ رو هفته به هفته به رژيم  غذاييت اضافه كنيم.وزنت شده بود9100 گرم و قدت 72 سانتي متر.                                                                 اين روزا...
20 ارديبهشت 1393

اولين مسافرت آقا برسام

كوچولوي نازم الان كه دارم اين مطلبو تايپ ميكنم تو توي بغلم نشستي و داري روي ميز ميزني خيلي وقته كه فرصت نكردم به وبلاگت سر بزنم آخه تو خيلي شيطون شدي گلم                                                       صبح روز اول نوروز 92 كه اولين نوروز زندگيت بود ساعت 5 صبح به همراه پدر جون و ماماني و خاله جونا به سمت نوشهر حركت كرذيم.اين اولين باري بود كه از مشهد خارج ميشدي عزيزم و من كلي...
16 ارديبهشت 1393

نوروز 93 ( اولين عيد برسام جونم)

اولين نوروزت مبارك پسرم   ساعت 20:27 روز پنجشنبه 29 اسفند1392 ساعت تحويل شد و شد قشنگترين عيد مامان و بابا چون تو رو در كنارمون داشتيم عزيزم . سر سفره هفت سين وقتي دعا ميكردم سلامتي و موفقيتتو از خداي بزرگ خواستم عشق ماماني.راستي بابا تا اومد عيدي تو بده خودت چنگ زدي اي بلاااااا اينم عكسامون كنار سفره هفت سين:   بعدشم رفتيم اولين عيد ديدني سال 93 خونه مامان جون و تو كلي عيدي گرفتي.از مامان جون يه بلوز شورت سبز زيبا و يه كارت هديه ، از باباجون نقدي عيدي گرفتي .از عمو و زن عمو هم يه دست لباس آبي قشنگ.اون شب ساعت نزديكه 12 شب بود كه رفتيم خونه خودمون كه بخوابيم چون فردا صبحش ساعت 5 صبح با پدر جون و ماماني ...
16 ارديبهشت 1393

۶ ماهگی و شروع غذا خوردن تپل مامان

برسام جونم بالاخره 6 ماهش كامل شد و وارد ماه هفتم زندگيش شد.حالا ديگه برسام كوچولوي شكمو كه خيلي واسه غذا خوردن عجله داشت به آرزوش رسيد و آقاي دكتر مجوز شروع غذاي كمكي رو صادر كرد.      عشق مامان در 6 ماهگي 8950 گرم وزن و 71 سانت قد داره. وقتي واسه اولين بار بهت سرلاك برنجي دادم واقعا ذوق كرده بودي و قيافت ديدني بود.هنوز اولين قاشق رو قورت نداده بودي كه واسه قاشق بعدي دهنت باز ميشد خخخخخخخخ اينم مداركش : يه روز داشتم بلوزتو عوض ميكردم كه غلغلكت اومد و باز هم مدل جديد خوابيدن     ...
16 ارديبهشت 1393

۵ماهگی گل پسرم

پسر عزیزم توی این مدت خیلی درگیر بودم,ببخش که خاطرات و عکسهاتو با ٢ماه تاخیر میذارم.تو توی ۵ماهگیت دیگه به راحتی به هر٢ جهت غلت میزدی و تقریبا کل یه فرشو میرفتی .همش خودتو سرگرم میکنی و با خودت اداهای با نمک درمیاری.خدا رو شکر بچه مستقل و خوش اخلاقی هستی ماشالا.پسر عزیزم توی ۵ماهگی ٨۶۵٠ گرم وزن و٧٠ سانت قد داشتی قربونت برم.دوست دارم شیطونم :-* برسام در رستوران رضايي(جشن قبولي خاله شاداب) برسام و بابا برسام در حال تماشاي كارتون برسام از بس بازي كرده خسته شده(بالاخره) چيزي شده؟؟؟؟ من لثه گيرمو دوس دارم انواع مدل خوابيدن ...
16 ارديبهشت 1393

واكسن 4ماهگي

برسام عزيزم روزي كه رفتيم مركز بهداشت واسه واكسن 4 ماهگي و معاينه از شب قبل بهت قطره استامينوفن داده بودم كه زياد اذيت نشي و تب نكني اما متاسفانه بازم كمي تب كردي و اين بار تا 3روز تبت ادامه داشت و همچنان قطره ميخوردي تا اينكه بالاخره از ظهر روز سوم كم كم بهتر شدي و من يه نفس راحت كشيدم.آخه خيلي توي اين 3 روز واست غصه خوردم و ... عشق ماماني غير از واكسنت خدا رو شكر همه چيزاي ديگه روبراه بود و ماشالله خوب رشد كرده بودي. اون روز كه وزن و قدت رو چك كردن وزنت 8 كيلو و قدت 66 سانت شده بود.انشالله هميشه سالم باشي و از چشم بد در امان باشي پسر گلم. اينم چند تا از عكساي 4 ماهگيت: برسام و دايي محسن باباش: ...
16 ارديبهشت 1393
1